اس ام اس سنگین و فاز بالا جدید ، اس ام اس فوق العاده
ورود به آرشیو اس ام اس سنگین
.
آنقدر میوه های سمپاشی شده به خوردمان دادند
که این روزها
با حرف هایمان هم ، آدم می کشیم . . .
.
.
.
منو که میذارین تو قبر، بزنین رو شونم و بگین:
هی رفیق … سخت گذشت … ولی دیدی گذشت…؟؟!
.
.
.
دوســتــت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن
اینجا نه بینیِ کــَـسی دراز می شود !
نه گـُـرگی به گــَـله ات میزند ! . . .
.
.
.
مادرم می گفت :
دوستانت را ببین ، همه به جایی رسیده اند …
نمیدانست ، منتظر نشسته ام تا به تو برسم … !!!
.
.
.
ایـــن روزهــــا اگر زیـــــاد وفــــادار باشــــــــی
با “سگ” اشتباهـــــت میگیرنــــد …
.
.
.
انتهای خیالت تا هرکجا پیش بروی باز به هم میرسیم …
زمین بیهوده گرد نیست …
.
سایر اس ام اس های سنگین و فا بالا در ادامه مطلب …
.
من “ ندار” بودم عروسک قصه ام پرید …!
” دارا ” که باشی “ سارا ” با پای خودش می آید …
.
.
.
زخم که میخوری حتما مزه مزه اش کن …
حتما نمکش آشناست …
.
.
.
این روزها خیلی چــیزها ” دست ” من نیست ! …
مثلآ… ” دستانت ” …
.
.
.
آهای ســرنوشت …
اسکار حــق توست …
سالهاست که مــرا فیلم کرده ای …
.
.
.
از فریب انسان ها دلگیر نشو…
اینان در زمینی زندگی می کنند که روزی یک بار خودش را دور می زند…
.
.
.
می دانی …
به رویت نیاوردم …
از همان زمانی که جای “تو” به “من” گفتی “شما”…
فهمیدم…
پای” او “در میان است …
.
.
.
خدایا یک مرگ بدهکارم
و هزار آرزو طلبکار
خسته ام …
یاطلبم را بده یاطلبت را بگیر …
.
.
.
هی تو ..
من با تو (ر ا ه) آمدم
تو با من (ه ا ر) شدی
هنوزم هستی !!!
.
.
.
این روزها با میکاپ ، کوسه ها، پری دریایی می شوند …
آهای تو که پشت پنجره قلبم آواز می خوانی، دندان هایت را نشان بده …
.
.
.
گاهی سکــــــــوت ، همان دروغ است … !
کمی شیک تر، روشنفکــرانـه تر و با مسئولیت کمتر … !
.
.
.
قطار راهت را بـــــگیر و برو …
نه کوه توان ریزش دارد نــــه ریزعلی پیراهن اضافه …
هیچ چیز مــــــثل سابق نیست ….
.
.
.
آهای سهراب !!
قایق دیگر جوابگو نیست …
کشتی باید ساخت …
اینجا مثل من تنها زیاد است !!
.
.
.
توی این دنیا …
بعضی ها ” برای به جایی رسیدن “
و بعضی ها ” بعد از به جایی رسیدن “
همه چیز را زیر پا می گذارند …
.
.
.
چه فرقی می کند ؟
در سیرک یا در خانه !؟
خنده ات که تلخ باشد، دلت کــه خون باشد،
تو هم دلقکی …
.
.
.
یه زدوخرد ساده بود :
تو جا زدی …
من جا خوردم …
.
.
.
بالشت خودم را ترجیح میدهم،
زیرا که شانه های امروزی مثل بالشت های مسافرخانه هستند،
بی شک سرهای زیادی را تکیه گاه بوده اند …!
.
.
.
انسان ها دروغ نمی گویند ،
اگر چیزی می گویند صرفا ” احساسشان ” درهمان لحظه است …
نباید روش حساب کرد …
.
.
.
دلم استامینوفن دیگری می خواهد ،
می خواهم هورت بکشم دردهایم را در این بی بارانی …
یک لیوان آب دستم می دهی ؟؟
ایـن روزها به نـرخ ِ روز غُصه می خـــورم …
.
.
.
نامــردی را معلم بــه ما آموخت،
ازهمان کودکی میگفت : جای خالی را پر کنید …
.
.
.
ما نسلی هستیم کــــه، بهـترین حرفهی زندگیمان را نگفتیم…
تایـپ کردیــم …
.
.
.
کاش به جای این کــه دستی بالای دست بود ،
دستی تـوی دست بود …
.
.
.
به جـــرم وسوسه چه طعنه ها که نشنیدی حوا …!
پس از تو همه تا توانستند آدم شدند …!
چه صادقانه حوا بودی …
و چه ریاکارانه آدمیم …
.
.
.
وقتى کسى براى نــداشته هایت بهانـــه میگیرد ،
بهتراست او را هم نداشته باشى …
گاهى نداشتن از داشتن بهتر است …!
.
.
.
به دنبال ویلچرى هــستم براى روزگـــار !
ظاهرا پایى براى راه آمــــدن بامن ندارد …
.
.
.
همیشه پخته تر نمیشوی …
گاهی میسوزی و ته دیگ میگیری …
.
.
.
از استادی پرسیدﻧﺪ : ﺁﯾﺎ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﺩ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ …
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
.
.
.
رسیده روزی که کم توقع شده ام …
نه آغوشت را میخواهم …
نــه یک بوسه …
نــه حتی بودنت را …
نــه برگشتنت را…
همین که بیایی و از کنارم رد شـــوی کافیست …
مــرا به آرامش میرساند …
حتی اصطحکاک سایه هایمان …!